من مفهوم فلسفی و دقیق خونه رو نمیدونم اما تو برام خونهای،صدات سقف داره و من بلدم توی خونهم چطوری راه برم پاهامو دقیقا کجا بزارم و تک تک کف پوشهای اونو میشناسم،بهش تعصب دارم و اون بخش بزرگ با پنجرههای زیباش رو فقط مال خودم میدونم،جایی که وقتی بهش سر میزنم قوی میشم،آدم هیچوقت از خونهش نمیره چون میدونه ریشههاش اونجاست،چون با تموم تنش وصل شده به خونش.
تولدت مبارک.
۱۳۷۹/۱۱/۳